*دکتر محمد علی نیلفروشزاده: شایعترین سن ابتلا ۳۰-۴۰ سالگی است که در زنان بیشتر از مردان به نسبت ۸ به ۱ مبتلا میشوند.بیماری لوپوس قابل سرایت به دیگران نیست.
شایعترین سن ابتلا ۳۰-۴۰ سالگی است که در زنان بیشتر از مردان به نسبت ۸ به ۱ مبتلا میشوند.بیماری لوپوس قابل سرایت به دیگران نیست.
درمانهای آن چگونه است؟ و آیا درمان آن قطعی است؟
درمان دائمی برای SLE وجود ندارد. هدف درمان تسکین علایم و حفاظت ارگانها از طریق کاهش التهاب و کاهش سطوح فعالیت اتوایمون در بدن است. بسیاری از بیماران با نشانههای ملایم ممکن است به هیچ درمانی نیاز نداشته باشند و یا این که تنها از داروهای ضدالتهاب استفاده کنند. افراد با بیماری جدی که شامل آسیب به ارگانهای داخلی است ممکن است به دوزهای بالا کورتیکواستروئیدها در ترکیب با سایر داروها که سیستم ایمنی بدن را سرکوب میکنند نیاز داشته باشند.
بیماران مبتلا به SLE در طول فعالیت بیماریشان به استراحت بیشتری نیاز دارند. محققان گزارش کردندهاند که کیفیت خواب ضعیف فاکتور برجستهای در ایجاد خستگی در بیماران مبتلا به SLE است. این گزارشات اهمیت کیفیت خواب و تأثیر بیماریهای زمینهای همانند افسردگی و عدم انجام حرکات ورزشی را برای بیماران و پزشکان برجستهتر میسازد. در طول این دوران انجام حرکات ورزشی دقیق و مناسب در نگه داری کشش عضلات و محدوده حرکات در مفاصل مهم است.
داروهای ضدالتهاب غیراستروئیدی (NSAIDs) در کاهش التهاب و درد در عضلات، مفاصل و سایر بافتها کمک کننده هستند. تعدادی از NSAIDها شامل آسپرین، ایبوپروفن (موترین)، ناپروکسن (Naprosyn) و سولینداک (Clinnoril) هستند. از آن جایی که پاسخ هر فرد به NSAIDها متفاوت است به طور معمول پزشکان داروهای مختلفی از این دسته را برای بیماران امتحان کرده و سپس موثرترین دارو با کمترین اثر جانبی را برای بیمار انتخاب میکنند.
شایعترین عوارض جانبی ناشی از مصرف NSAIDها شامل دلبهمخوردگی، درد شکمی، زخمها، و حتی خونریزی زخمهاست. به منظور کاهش اثرات جانبی NSAIDها این داروها غالباً با غذا مصرف میشوند. گاهگاهی داروهای ممانعت کننده از زخم همانند میزوپروسترول (سایتوتک) به طور همزمان با این داروها تجویز میشوند.
کورتیکواستروئیدها در کاهش التهاب ارگانهای مبتلا از NSAIDها بسیار قویتر هستند. در صورت درگیری ارگانهای داخلی کورتیکواستروئیدها بسیار کمک کننده هستند. کورتیکواستروئیدها میتوانند به صورت خوراکی، تزریق مستقیم به مفاصل و سایر بافتها یا از طریق وریدی استفاده شوند. متاسفانه مصرف کورتیکواستروئیدها در طولانیمدت و با دوزهای بالا اثرات جانبی جدی را با خود به همراه میآورند و پزشکان به منظور تجویز ایمنترین و کمترین دوز دارو به بیمار باید شرایط فعالیت بیماری را ارزیابی کنند. اثرات جانبی کورتیکواستروئیدها شامل افزایش وزن، نازک شدن استخوانها و پوست، عفونت، دیابت، پف کردن صورت، آب مروارید و مرگ (نکروز) مفاصل بزرگ هستند.
هیدروکسیکلروکین (Plaquenil) یک داروی ضدمالاریا است که برای درمان بیماران مبتلا به SLE با درگیری مفاصل، پوست و خستگی مفید ارزیابی شده است. اثرات جانبی شامل اسهال، دلبهمخوردگی و تغییرات رنگدانه چشمی است. تغییرات رنگدانه چشمی نادر بوده، اما در طول درمان با Plaquenil به ارزیابی یک چشم پزشک نیاز است. محققان دریافتهاند که Plaquenil به طور چشمگیری وقوع تشکیل لختههای خونی را در بیماران مبتلا به SLE سیستمیک کاهش میدهد.
علاوه بر آن، این دارو غیروابسته به سرکوب سیستم ایمنی بوده و این طور به نظر میرسد که Plaquenil به طور مستقیم مانع از ایجاد لخته میشود. این موضوع مساله توجه بیماران و پزشکان به مصرف Plaquenil را مخصوصاً زمانی که بیمار در معرض خطر بالای احتمال ایجاد لخته در سرخرگها و سیاهرگها است پر رنگتر میسازد. مصرف Plaquenil همچنین برای بیماران دارای آنتیبادیهای فسفولیپید (آنتیبادیهای کاردیولیپین، لوپوس آنتیکواگولانت و VDRL مثبت کاذب) نیز ضرورت دارد. این بدان معنا است که Plaquenil نه تنها شانس شعلهور شدن بیماری را کاهش داده، بلکه این دارو همچنین میتواند باعث رقیقتر شدن خون و در نتیجه مانع از ایجاد لختههای خونی شود.
برای بیماریهای مقاوم پوستی سایر داروهای ضدمالاریا همانند کلروکین (Aralen) یا کیناکرین مورد توجه قرار گرفته و میتوانند همراه با هیدروکسیکلروکین استفاده قرار گیرند.
داروهای جایگزین برای بیماریهای پوستی داپسون و رتینوئیکاسید (رتین- آ) هستند. رتین- آ اغلب برای درمان یک زگیل غیرشایع از بیماری پوستی لوپوس مؤثر است. برای موارد پوستی شدید داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی که در ادامه به آنها اشاره شده است استفاده قرار میشوند.
داروهایی که سیستم ایمنی را سرکوب میکنند به عنوان داروهای سایتوتوکسیک نیز نامیده میشوند. داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی برای درمان بیماران با تظاهرات شدید بیماری SLE همراه با آسیب ارگان یا ارگانهای داخلی به کار میروند. نمونههایی از داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی شامل متوترکسات (Rheumatrex,Trexall)، آزاتیوپورین (Imuran)، سیکلوفسفامید (Cytoxan)، کلرامبوسیل (Leukeran) و سیکلوسپورین (Sandimmune) هستند. تمام داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی میتوانند سلولهای خونی را سرکوب کرده و خطر بروز عفونت و خونریزی را افزایش دهند.
سایر اثرات جانبی برای هر دارو ویژه و خاص است.Rheumatrex میتواند باعث سمیت کبدی شده در حالی که Sandimmune میتواند باعث اختلال عملکرد کلیه شود. در سالهای اخیر مایکوفنولات موفتیل (Cellcept) در درمان لوپوس به ویژه هنگامی که با بیماری کلیوی مرتبط باشد مؤثر ارزیابی شده است. سلسپت در معکوس کردن روند بیماری کلیوی در لوپوس کارساز بوده و پس از ایجاد بیماری تسکین و فروکش کردن بیماری را با خود به همراه میآورد. پروفایل اثرات جانبی اندک آن مزایای بسیاری را نسبت به داروهای قدیمیتر سرکوب کننده سیستم ایمنی با خود به همراه میآورد.
برداشت پلاسمای خونی در بیماران مبتلا به SLE همراه با بیماری وخیم مغزی و کلیوی گاهگاهی به منظور حذف آنتیبادیها و سایر مواد ایمنی از خون استفاده میشوند. بعضی از بیماران مبتلا به SLE میتوانند با سطوح پایین پلاکت مواجه شده در نتیجه خطر موارد خونریزی گسترده و خودبهخودی افزایش مییابد.
از آن جایی که اعتقاد بر این است که طحال اصلیترین مکان برای تخریب پلاکتها است عمل جراحی خارجسازی طحال گاهگاهی در جهت بهبود این مساله کمک میکند. سایر درمانها شامل برداشت پلاسمای خونی به همراه استفاده از هورمونهای مردانه است. برداشت پلاسمای خونی همچنین به منظور حذف پروتئینها (cryoglobulin) که منجر به واسکولیت میشوند نیز کمک کننده است. مرحله آخر آسیب کلیوی ناشی از SLE به دیالیز یا پیوند کلیه نیاز دارد.
تحقیقات اخیر نشان دهنده سودمندی ریتوکسیماب (ریتوکسان) در درمان لوپوس است. ریتوکسیماب یک آنتیبادی تزریقی است که سلولهای سفید ویژهای به نام سلولهای ب را از طریق کاهش تعداد آنها در گردش خون سرکوب میکند و به صورت وریدی استفاده قرار میشود. مشخص شده است که سلولهای ب نقش مرکزی را در فعالیت لوپوس بازی کرده و هنگامی که این سلولها سرکوب میشوند بیماری روند بهبودی خود را طی میکند.
در نشست روماتولوژی ملی سال ۲۰۰۷ اظهارات مقالهای حاکی از آن بود که مکملهای غذایی با دوز پایین حاوی امگا سه روغن ماهی میتوانند از طریق کاهش فعالیت بیماری و احتمالاً کاهش خطر بیماری قلبی به بیماران مبتلا به لوپوس کمک کنند.
این بیماری قابل پیشگیری است؟
SLE بدون شک یک بیماری بالقوه خطرناک بوده که بسیاری از اندامها را درگیر میسازد. با وجود این شناخت این مطلب مهم است که بسیاری از بیماران مبتلا به SLE میتوانند از یک زندگی کامل، فعال و سالم برخوردار باشند. دورههای افزایش فعالیت بیماری (شعلهور شدن بیماری) میتوانند به وسیله داروهای مختلفی تحت کنترل در آیند.
از آن جایی که اشعه ماوراءبنفش میتواند شرایط بیماری را وخیمتر سازد بیماران مبتلا به لوپوس سیستمیک باید از قرارگیری در مقابل نور خورشید اجتناب کنند. استفاده از ضد آفتابها و لباسهایی که اندامهای انتهایی بدن را بپوشاند مؤثر است. قطع ناگهانی داروها مخصوصاً کورتیکواستروئیدها میتواند باعث شعلهور شدن بیماری شود از این رو باید از این کار اجتناب کرد. بیماران مبتلا به SLE در معرض خطر بالای عفونتها هستند. این مساله به ویژه هنگامی که بیماران از کورتیکواستروئیدها یا داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی استفاده میکنند صادق است، بنابراین هر گونه تب غیرقابل انتظار باید گزارش شده و ارزیابی شود.
هر توصیهای دارید بفرمائید؟
به طور کلی چشمانداز مربوط به بیماری لوپوس در طول هر دهه در حال تغییر و پیشرفت است و با گذشت زمان دقت و صحت درمانها و آزمونهای کنترل تحقق بیشتری مییابد. ضدآفتابها از ارکان اصلی درمان محسوب میشود. ضدآفتابهای وسیعالطیف و مقاوم به آب را باید هر روز بکار برد.
نقش سیستم ایمنی در ایجاد بیماری لوپوس در حال تحقیق و بررسی بیشتری است. این دانش در طراحی درمانهای ایمنتر و موثرتر به کار میرود. به عنوان مثال احیاء کردن سیستم ایمنی بیماران با درمانهای بسیار متهاجم که در واقع به طور موقتی سیستم ایمنی را سرکوب میکنند ارزیابی شده است. مطالعات جاری شامل قلع و قمع سیستم ایمنی با یا بدون جایگزینی سلولهایی است که میتوانند سیستم ایمنی را دوباره احیاء کنند (پیوند سلولهای پایه).
این نکته را باید به خاطر داشت که بیماران مبتلا به SLE در معرض خطر بالای ابتلا به سرطان هستند. خطر ابتلا به سرطانهایی همانند سرطان خون که شامل لوکمیا و لنفوما هستند بسیار شایعتر است. علاوه بر این نوع سرطانها ابتلا به سرطان سینه نیز در این بیماران افزایش مییابد. این خطر شاید مربوط به تغییر سیستم ایمنی باشد که یکی از خصوصیات بیماری SLE است.
بر طبق تحقیقات اخیر به نظر میرسد خانمهای مبتلا به SLE در معرض افزایش ابتلا به بیماریهای قلبی (بیماری عروق کرونر) قرار داشته باشند. خانمهای مبتلا به SLE باید از عوامل خطرزای ایجاد کننده بیماریهای قلبی همانند کلسترول بالا، سیگار کشیدن، فشار خون بالا و چاقی دوری کنند.
(DHEA dehydroepiandrosterone در کاهش خستگی، بهبود مشکلات فکری و افزایش کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به SLE کمک کننده است. تحقیق اخیر حاکی از آن است که DHEA علامتها و نشانههای بیماری SLE را ثابت نگه داشته یا باعث پیشرفت روند بهبودی میشود.
تحقیق دیگری به وضوح نشان داده است که قرصهای ضدبارداری خوراکی میزان عود و شعلهور شدن لوپوس اریتماتوز سیستمیک را افزایش نمیدهند. این یافته مهم، متفاوت از افکاری بود که در خلال سالیان سال افراد به آن معتقد بودند. امروزه ما میتوانیم به این نکته مطمئن باشیم که مصرف قرصهای ضدبارداری در خانمهای مبتلا به لوپوس باعث وخیمتر شدن بیماری نمیشوند.
توجه: قرصهای ضدبارداری یا هر نوع داروی استروژنی باید در خانمهایی که در معرض خطر ابتلا به لختههای خونی هستند استفاده شود.
این نکته در خصوص خانمهای بیمار دارای آنتیبادیهای فسفولیپید (شامل آنتیبادی کاردیولیپین یا آنتیکواگولانتهای لوپوس) نیز صادق است.
*فوق تخصص پوست ، مو و جراحی زیبایی ، دبیر انجمن پوست ، استاد پوست دانشگاه علوم پزشکی تهران
منبع:سلامت نیوز ،زندگی آنلاین،