محققان به عامل کلیدی خیانت در روابط عاطفی پی بردند
در یک رابطه عاشقانه، ممکن است شریک قدرتمندتر حس کند نقش او در رابطه از طرف دیگر، مهمتر است.
پژوهشی جدید نشان میدهد احتمال خیانت «افراد قدرتمند» در رابطه به طور قابلتوجهی بیشتر است.
منظور از افراد قدرتمند کسانیاست که از نظر اجتماعی، اقتصادی، سیاسی یا حرفهای موقعیت برتر یا نفوذ بیشتری دارند. افرادی که جایگاه مدیریتی بالاتر و قدرت تصمیمگیری زیادتری دارند و در محیط اطرافشان تاثیرگذارتر محسوب میشوند.
به گزارش مجله زیبایی سبز به نقل از ایندپندنت، نیویورک پست، پروفسور گوریت بیرنبام، نویسنده اصلی این مطالعه، میگوید: «در یک رابطه عاشقانه، تفاوت قدرت و نفوذ طرفین ممکن است باعث شود شریک قدرتمندتر حس کند نقش او در رابطه از شریکش مهمتر است و بیشتر به موفقیت یا پیشرفت رابطه کمک میکند.»
بهعنوان برخی از مشهورترین خیانتکاران میتوان به افراد قدرتمندی مانند تایگر وودز، اسطوره گلف، بیل کلینتون، رئیسجمهوری سابق ایالات متحده، و بیل گیتس، از بنیانگذاران شرکت مایکروسافت، اشاره کرد.
بنا بر این پژوهش جدید که در دانشگاه رایشمن و دانشگاه روچستر انجام شد، افرادی که خود را قدرتمندتر میبینند، خود را بالاتر از شریکشان ارزیابی میکنند. این تفاوت قدرت در یکی از بدنامترین رابطههای تاریخ بین بیل کلینتون و مونیکا لوینسکی، کارآموز کاخ سفید بهخوبی مشهود است که رئیسجمهوری وقت آمریکا به همسرش هیلاری کلینتون که بعدا وزیر خارجه ایالات متحده شد، خیانت کرد.
محققان در این پژوهش روی شرکتکنندگان اسرائیلی دگرجنسگرا که حداقل چهار ماه در رابطه تکهمسری بودند، چهار آزمایش انجام دادند و از شرکتکنندگان خواستند قدرت خود را نسبت به شریکشان در موقعیتهای مختلف ارزیابی کنند.
در دو آزمایش اول، از شرکتکنندگان خواستند موقعیتهایی را که احساس کردهاند در آنها قدرت یا کنترل بیشتری نسبت به شریکشان دارند، توصیف کنند. سپس از آنها خواسته شد در مورد فردی بهجز شریک عاطفی خود، خیالپردازی جنسی کنند و آن را بنویسند یا به عکسهایی از افراد غریبه نگاه کنند و تصمیم بگیرند که آیا علاقهمندند با آن فرد در رابطه باشند و به شریکشان خیانت کنند یا نه.
در آزمایش سوم، شرکتکنندگان در مورد تفاوت تاثیر قدرت در زندگی عاشقانهشان صحبت کردند. آنها باید بیان میکردند که از نظر آنها قدرت و کنترل در رابطه آنها چگونه تقسیم شده و آیا یکی از طرفین احساس میکند نقش او در این رابطه مهمتر است یا هر دو مساویاند. سپس با یک فرد جذاب، فعالیتی مشترک انجام دادند و بعد از آن، از آنها خواسته شد میزان تمایل جنسی خود به آن فرد را ارزیابی کنند.
در آزمایش چهارم، از اعضای گروه خواسته شد به مدت سه هفته هر روز قدرت خود و شریکشان را ارزیابی کنند و هرگونه خوشوبش کردن یا فعالیت جنسی با فردی غیر از شریکشان را گزارش دهند. هدف از این آزمایش بررسی تاثیر احساس قدرت بر رفتارهای اجتماعی و جنسی افراد در طول زمان بود.
نتایج آزمایشها نشان داد که تصورات درباره قدرت بر علاقه فرد به افراد دیگر تاثیر زیادی دارد. پروفسور هری هریس، یکی از نویسندگان این مقاله، میگوید: «افرادی که احساس قدرت بیشتری دارند، ممکن است انگیزه پیدا کنند تعهدشان به رابطه را نادیده بگیرند و احساس کنند به دلیل قدرت یا موقعیتشان میتوانند از رابطه خارج شوند و به دنبال روابط کوتاهمدت یا حتی شرکای جدیدتر و جذابتر بگردند.»