همانطور که گفتیم ریشه قضاوتهای افراد، ضعف شخصیت و مشکل رفتاری آنها است و اگر من بخواهم زندگیام را بر اساس این ضعف شخصیتی برقرار کنم بسیار اشتباه است. بنابراین درعین توجه به نوع رفتار درست، مناسب و معقول خود نظر دیگران برایتان مهم نباشد. این قضاوت ها زودگذر هستند و در مغز ما ذخیره نمی شوند. بنابراین وقتی کسی قضاوتی منفی در مورد شما می کند، نگران نباشید چون روزها یا لحظاتی بعد از حیطه آگاهی اش خارج می شود.
انسان موجود عجیب وپیچیده ای است، برای رسیدن به خواسته خود حاضر است از حقوق دیگران به راحتی بگذرد و در این راستا از تباه کردن حقوق دیگران ابایی ندارد چراکه خود را مستحق و لایق رسیدن به آن چیزی می داند که دیگران در نگاه او چندان جایگاه ممتازی برای رسیدن به آن ندارند لذا برای دستیابی به خواسته خود دیگران را به راحتی از سر راه خود بر می دارد و گاهی حتی فدا می کند.
برخی از ما انسانهابه دلیل موهبت اختیار و آزادی، در رفتار و اعمالمان تا حدی پیش می رویم که حاضریم هم نوع خود را از صحنه اجتماعی محو کنیم تاخودمان بمانیم و زندگی کنیم، برخی ازما انسان ها حاضریم برای بدست آوردن موقعیت اجتماعی برتر و آسایش بیشتر از مرزهای الهی و اجتماعی بگذریم.
اساساً قضاوت کردن دارای بار منفی است و تنها راه رسیدن به آرامش عشق ورزیدن به دیگران و قبول کردن آنهاست همان طور که هستند و بهترین نقطه شروع از خویشتن است یعنی انسان به خود عشق بورزد و به خود احترام گذارد. ما از درون انسان ها و نیت آنها آگاه نیستیم. تنها خداوند حکیم است که می داند در دل هر انسانی چه می گذرد و هم اوست که بر اساس آنچه می داند قضاوت می کند و جزای عمل انسان را می دهد.
پس بدانیم و آگاه باشیم که قضاوت در مورد خوب و بد دیگران و نیت اعمالشان در حوزه صلاحیت ما نیست لذا ما انسان ها به جای خداوند متعال حق نداریم در مورد خوبی و یا بدی کسی نظر داده و “نباید قضاوت کنیم.
برای پاسخ به این سؤال لازم است به چند نکته توجه داشته باشیم:
– در معرض قضاوت قرار نگیرید
از خودمان شروع کرده، تغییر جدی در رفتاهایمان داشته و خودمان را در معرض قضاوت قرار ندهیم. این را در مورد کسانی میگوییم که توقع بیجایی در مورد قضاوت نشدن داشته و میخواهند هر خط قرمزی را رد کرده و کسی کاری به کارشان نداشته باشد؛ اما برخی از ما به نظر دادن و تعیین تکلیف کردن درباره بقیه آدمها عادت کردهایم.
– شفاف باشید
آدمهای شفافی که پنهان کاری ندارند، معمولاً قضاوت نمیشوند. بسیاری از قضاوتها زمانی اتفاق میافتد که در رفتار و اعمال من ابهام و پنهانکاری وجود داشته باشد. وقتی موبایل من چندین رمز دارد و تا داخل حمام هم آن را با خودم میبرم، هرجایی میروم به خانواده اطلاع نمیدهم و … طبیعی است که بستر را برای قضاوت شدن خود فراهم میکنم. بنابراین تا جایی که میتوانید در زندگی شفاف و واضح عمل کنیم.
بسیاری اوقات دلیل قضاوتهایی که در مورد ما اتفاق میافتد، ضعف رفتاری ما در آداب معاشرت و مراودات اجتماعی است. دست ندادن، بیتوجهی، برخورد سرد، پاسخ ندادن به احوالپرسیهای مجازی دیگران، وفادار نبودن به تعهدات خود نسبت به دیگران همه و همه احتمال قضاوت بد دیگران را نسبت به ما بیشتر میکند. بنابراین اگر نقصی در آداب و معاشرتهایمان وجود دارد آن را اصلاح کرده و پاسخ دادن به محبت دیگران و جبران کردن خوبیها را به بهترین شکل ممکن یاد بگیریم.–
به یاد داشته باشید ورود شبکههای اجتماعی در بستر زندگی فردی، قطعاً نیازمند کنترل و برنامهریزی بیشتری خواهد بود. طبیعی است وقتی از هر لحظه زندگی خود در شبکههای مجازی تصویر منتشر کرده و همه از نوع غذا و سبک زندگی من باخبر باشند، نظرات و قضاوتهای زیادی ایجاد خواهد شد. پس ظرفیت خود را در مواجهه با حرف مردم افزایش دهید.
یادتان باشد آدمها خیلی اوقات حواسشان نبوده و آنقدرها که فکر میکنید برای بررسی و تحلیل رفتار شما وقت نمیگذارند. بسیاری از خودخوریها نتیجه فکر، خیال و تصورات فردی ما است که دیگران در مورد من چه فکری کرده و چه ذهنیتی دارند
این که نظر دیگران برای ما مهم است نشان از این دارد که ما آدم تاییدطلبی هستیم.با خودمان بگوییم این تایید یا عدم تأیید دیگران در زندگی و سرنوشت من چه تأثیر و اهمیتی دارد که من فکر و ذهنم را درگیر نظر دیگران کنم؟ آیا تا به امروز که این همه از جانب دیگران تایید شدم، چیزی به زندگی من اضافه شده است؟
گاهی شما یک محصولی داشته و برای بازخورد کار و کیفیت خدماتتان از مصرف کننده نظرخواهی میکنید. این مشکلی ندارد خیلی هم میتواند مفید باشد ولی این که دنبال پرسیدن نظر دیگران برای گرفتن تأیید شخصیتتان باشید، ناشی از ضغف شخصیت بوده و بسیار اشتباه است.
اجازه دهید قضاوت کنند!
اصلاً اجازه دهید قضاوت ها حضور داشته باشند. از خودتان بپرسید:” از چه قضاوتی می ترسم؟” یا “اگر در مورد من چنین قضاوتی شود چه اتفاقی می افتد؟” وقتی ترس تان مشخص شد سعی کنید راهی برای مدیریت آن پیدا کنید. روابط وقتی عمیق تر می شوند که نسبت به قضاوت ها سخت نگیرید.هیچ چیزی همیشگی نیست.
– روی موضوعات مهم متمرکز شوید
مرتب به خودتان القا کنید که باید روی موضوعات مهم زندگی تمرکز کرد؛ من چگونه آدم باصداقت و قابلاعتمادی در جامعه باشم، به چه طریق میتوانم مهربانی را در زندگیام جریان دهم و… اینگونه است که وقتی به موضوعات مهم و سرنوشتساز در زندگی توجه کنید، دیگر جایی برای اهمیت به موضوعات غیر مهم مثل اینکه فلانی از کادوی من خوشش آمد یا نه، شام امشب من خوب بود؟، دوستام از لباسم خوششون اومد و… باقی نمیماند.
– اعتماد به نفستان را تقویت کنید
خود را همانطور که هستید، بپذیرید. مهارتها و تواناییهای خود را افزایش داده و قبول کنید که خداوند انسانها را متفاوت آفریده است. برای این که دیگران شما را دوست داشته یا بپذیرند، تغییر نکنید.
فهرستی از خصوصیاتی که در مورد خود میپسندید، تهیه و در کنار آن ویژگیهایی از خودتان که آنها را که دوست ندارید یادداشت کنید و ببینید برای تغییر و بهبود رفتارهای ناخوشایندتان چه باید کرد. مثبتنگر باشید و روی ویژگیهای غیرقابل تغییر تمرکز نکنید.
به این نکته توجه داشته باشید که همه آدمها استانداردها، عادات، ذهنیت و تربیت خانوادگی خاص خود را دارند که الزاماً همهاش هم درست نیست، یک سری از قضاوتها طبیعی خواهد بود اما اگر من بخواهم زندگی شخصی خود را بر مبنای این اشتباهات قرار دهم قطعاً غلط و اشتباه است.
آگاه باشید و ببینید خود شما در مورد دیگران چطور قضاوت می کنید. تمرکزتان را از دیگران به خودتان برگردانید.و روی افکار خود کار کنید. مثلا به جای اینکه بگویید “اون یه بازنده س”، از خودتان بپرسید “این شخص چه تاثیری روی من می گذارد که باعث می شود بخواهم از او دوری کنم؟”