تعادل کار و زندگی به چه معناست؟
تعادل سالم کار و زندگی به حفظ یک رابطه هماهنگ بین کار و زندگی شخصی شما اشاره دارد. این شامل مدیریت آگاهانه زمان و انرژی شما برای انجام تعهدات حرفه ای و شخصی و در عین حال اولویت دادن به مراقبت از خود و رفاه است.
به گزارش مجله زیبایی سبز به نقل از بترآپ، در یک دنیای ایدهآل، این طرز فکر افراد به این صورت است: بعد از کار، میتوانیم برای چیزهایی که ما را به عنوان یک انسان روان ما را تغذیه میکنند، وقت بگذاریم. این می تواند شامل گذراندن وقت با دوستان و خانواده یا مشقول شدن در یک سرگرمی باشد.
برخی از ویژگی های یک تعادل سالم کار و زندگی ممکن است شامل موارد زیر باشد:
تعیین مرزها: این شامل ایجاد مرزهای روشن بین کار و زندگی شخصی با تعیین ساعات کاری خاص و جداسازی وظایف مربوط به کار از فعالیت های شخصی است.
مدیریت زمان: سازماندهی کارآمد و اولویتبندی وظایف، اطمینان از اختصاص زمان کافی برای مسئولیتهای کاری و همچنین فعالیتهای شخصی، مانند گذراندن وقت با خانواده، مشقول شدن در سرگرمیها یا دنبال کردن اهداف شخصی.
مدیریت استرس: اجرای استراتژیهایی برای مدیریت سطوح استرس، مانند تمرین تمرکز حواس، مشقول شدن به فعالیت بدنی منظم، استراحت کردن، و کنار گذاشتن فعالیتهای مرتبط با کار در صورت نیاز.
انعطاف پذیری: داشتن توانایی انطباق و تنظیم برنامه خود برای انطباق با شرایط پیش بینی نشده یا نیازهای شخصی بدون به خطر انداختن تعهدات کاری
چرا تعادل کار و زندگی اینقدر مهم است؟
درست مانند رژیم های غذایی ما، برای سالم ماندن و پرانرژی ماندن برای مدت طولانی، افراد به تنوع نیاز دارند. وقتی صحبت از تعادل بین کار و زندگی می شود، افراد باید درگیر فعالیت های مختلف و استراحت باشند. ما تمایل داریم در دام این باور بیفتیم که میتوانیم همیشه مولد باشیم، یا اینکه یک روز هشت ساعته در محل کار معادل هشت ساعت بازده است. با این حال، برای بسیاری از افراد، اگر نگوییم غیرممکن، سخت است.
به علاوه، کار بیش از حد عواقب منفی هم برای کارمندان و هم برای کارفرمایان دارد.
معتادان به کار و کسانی که برای انجام مراقبت از خود تلاش می کنند، خود را در معرض خطر بیشتری برای فرسودگی شغلی، خستگی و مشکلات سلامتی مرتبط با استرس قرار می دهند. تعادل ضعیف بین کار و زندگی باعث می شود کارمندان ساعات بیشتری کار کنند اما بهره وری کمتری داشته باشند.
تعادل ناسالم کار و زندگی چیست؟
از سوی دیگر، تعادل ناسالم کار و زندگی زمانی رخ می دهد که کار طاقت فرسا شود و بر زندگی شخصی اولویت داشته باشد و منجر به عواقب منفی برای رفاه فرد شود. برخی از نشانه های تعادل ناسالم کار و زندگی ممکن است شامل موارد زیر باشد:
کار بیش از حد مداوم: ساعات طولانی کار منظم، از جمله آخر هفته ها و تعطیلات، بدون زمان کافی برای استراحت، استراحت، یا فعالیت های شخصی
زندگی شخصی نادیده گرفته شده: قربانی کردن روابط شخصی، سرگرمی ها و فعالیت های اوقات فراغت به دلیل نیازهای کاری بیش از حد
فرسودگی شغلی: تجربه خستگی فیزیکی، ذهنی و عاطفی ناشی از استرس مزمن و فشارهای ناشی از کار
عدم مراقبت از خود: عدم اولویتبندی فعالیتهای خودمراقبتی مانند ورزش، خواب کافی و اوقات فراغت که منجر به بدتر شدن سلامت جسمی و روانی میشود.
روابط تیره: تجربه مشکلات در حفظ روابط سالم با خانواده، دوستان و عزیزان به دلیل تعهدات مربوط به کار
به یاد داشته باشید، دستیابی به یک تعادل سالم بین کار و زندگی ممکن است بسته به شرایط و ترجیحات فردی از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد. مهم است که تعادلی را پیدا کنید که برای شما مفید باشد و بهزیستی کلی شما را ارتقا دهد.
نشانه های پویایی نامتعادل کار و زندگی
تعادل ضعیف کار و زندگی می تواند تأثیری بسیار بزرگتر از صرفاً نادیده گرفتن ورزش داشته باشد. یک مطالعه نشان داد که خطر سکته مغزی در افرادی که بیش از ۵۵ ساعت در هفته کار می کنند بیشتر است. همین مقدار ساعات کار نیز با خطر بیشتر اضطراب و افسردگی مرتبط است. و حتی در هنگام تنظیم برای الگوهای خواب نسبتاً عادی، مطالعه دیگری نشان داد که ساعات طولانیتر کار کردن با کاهش سلامت جسمانی مرتبط است.
طبق تعریف خود، تعادل بین کار و زندگی بر تمام زمینه های زندگی شما تأثیر می گذارد. با این حال، برای افراد مختلف به طور متفاوتی ظاهر می شود. در اینجا هشت ویژگی مرتبط با تعادل ضعیف آورده شده است:
- وقتی سر کار نیستید نمی توانید به کار فکر نکنید. کسانی که تعیین مرز بین کار و زندگی برایشان دشوار است، بیشتر در معرض خطر فرسودگی شغلی هستند.
- روابط شما – چه در داخل و چه در خارج از محل کار – شروع به آسیب می کند. ممکن است به راحتی با همکارانتان عصبانی شوید و با عزیزانتان دور شوید.
- شما احساس می کنید. شما دردهای غیر قابل توضیحی دارید. ممکن است به ندرت انرژی داشته باشید یا هنگام کار تمرکز کردن برایتان مشکل باشد.
- وقتی سر کار نیستید، همه چیز جالب یا بی اهمیت به نظر می رسد. شما فقط حوصله انجام هیچ کاری را ندارید مگر اینکه مجبور باشید. شما اغلب دعوتها را رد میکنید و بیشتر خود را از دوستانتان منزوی میکنید.
- شما پول زیادی را صرف برون سپاری پشتیبانی برای کارهای شخصی می کنید. لباسهای شستهشده، ظروف، و پستهای شما روی هم انباشته میشوند و منتظر روزی هستند که «وقت» داشته باشید تا به آنها برسید.
- وقتی مریض هستید، فشار روانی دارید، یا زمانی که نیاز به انجام وظایف شخصی دارید، برای مرخصی تلاش می کنید. آخرین تعطیلات خود را به یاد نمی آورید و برنامه ای برای رفتن به آن ندارید.
- نمی توانید تصور کنید کاری را که انجام می دهید تا آخر عمر انجام دهید. حتی اگر در زمینه یا شرکتی کار می کنید که زمانی دوستش داشتید، تصور ادامه زندگی برای مدت طولانی غیرممکن به نظر می رسد.
- شما همیشه احساس می کنید مهم نیست که چه کاری انجام می دهید، باید کار دیگری انجام دهید. با گذشت زمان، این عدم حضور و جهت گیری اغلب به یک بحران وجودی منجر می شود.
چگونه تعادل کار و زندگی را بهبود بخشیم؟
حقیقت این است که هیچ نسخه ای وجود ندارد که برای همه مناسب باشد. و ممکن است مجبور شوید با مقیاس زمانی بازی کنید که بیشتر برای شما مناسب است. تلاش برای یافتن تعادل در هر روز ممکن است ناامید کننده باشد، اما رسیدن به تعادل ممکن است در طول یک هفته یا بیشتر آسان تر باشد.
بهترین راه برای تعیین بهترین تعادل برای شما این است که یاد بگیرید با قطب نما درونی خود بررسی کنید – و نتایج خود را با کمی خلاقیت، می توانید انتظارات خود را مجددا ارزیابی کنید و تعادل کار و خانه خود را مجددا تنظیم کنید.
در اینجا ۱۲ نکته برای داشتن تعادل بین کار و زندگی وجود دارد:
- از قبل برنامه ریزی کنید
از قبل برنامه ریزی کنید تا فعالیت های کاری را با فعالیت های اوقات فراغت، اجتماعی یا تناسب اندام ترکیب کنید. اگر با چندین جلسه مجازی پشت سر هم مواجه شدید، سعی کنید در حین پیاده روی با آنها همراه شوید. همچنین میتوانید با بیرون تماس بگیرید (اگر سر و صدای محیط اجازه میدهد!) یا دوستی را دعوت کنید تا با شما کار کند.
- روش کار مغز خود را بپذیرید
از هک های بهره وری مانند تایمر Pomodoro برای کار در فواصل کوتاه و متمرکز استفاده کنید. سایر عوامل حواس پرتی را دور کنید تا بتوانید از زمان خود بهترین استفاده را ببرید.
- بازه های زمانی را برای کارهای مختلف تنظیم کنید
زمانی را برای بررسی (و پاسخ به) پیامها، زمانی برای برگزاری جلسات و زمانی برای انجام کارهای ذهنی تعیین کنید. این کمک می کند تا این وظایف را در مواقعی که شخصاً بهره وری بیشتری دارید، لنگر بیاندازید.
- پایان کار در زمان معین.
ضربالمثلی وجود دارد که میگوید «کار برای پر کردن زمان اختصاص داده شده گسترش مییابد» و وقتی از خانه کار میکنید، حتی راحتتر اجازه دهید کار به زمان شخصی سرریز شود. زمانی را برای پایان دادن به کار روزانه تعیین کنید و با خاموش کردن دستگاههای مربوط به کار، قفل کردن دفترتان یا برنامهریزی کاری پس از آن، آن را تقویت کنید.
- از فناوری استفاده کنید تا به شما کمک کند کار را تمام کنید.
از یک برنامه برای مسدود کردن وبسایتهای مزاحم در طول روز استفاده کنید و بعد از ساعت کاری ابزارهای کاری را مسدود کنید. اگر می توانید، کار را به یک دستگاه محدود کنید، یا سعی کنید یک دستگاه بدون کار نگه دارید تا بتوانید به طور کامل اتصال را قطع کنید.
- برای ناهار بیرون بروید یا از ناهار با همکاران لذت ببرید.
حتی اگر از خانه کار میکنید، میتوانید برای ناهار بیرون بروید یا با همکارانتان ارتباط برقرار کنید. تغییر محیط باعث طراوت خواهد شد – و البته به شما یادآوری می کند که واقعاً چیزی بخورید.
- . مرخصی بگیرید
وقتی همیشه در خانه هستید، سعی میکنید بیماریهایی را برطرف کنید که مطمئناً شما را از محل کار دور میکردند. اوقات فراغت، از جمله زمان بیماری، زمان شخصی، تعطیلات راه های مهمی برای تقویت رفاه شما هستند.
- . ذهن آگاهی را تمرین کنید
ذهن آگاهی نادیده گرفتن عدم تعادل را سخت می کند. وقتی تکنیکهای تمرکز حواس مانند مدیتیشن یا هوشیاری ننفس را تمرین میکنید، با احساسات و احساسات فیزیکی خود هماهنگتر میشوید. توجه به این احساسات به شما کمک می کند یاد بگیرید که چگونه متوجه شوید که چه زمانی ممکن است نیازی را برای کار کردن سرکوب کنید. پس از اینکه متوجه غرش شکم خود شدید، بازگشت به آن صفحه گسترده دشوار است.
- چیزی را که دوست دارید خارج از محل کار پیدا کنید تا در آن شرکت کنید
اگر کاری دارید که در مورد انجام آن بعد از کار هیجان زده هستید، قطع ارتباط با پیام های کاری یا پایان روز در یک زمان از پیش تعیین شده را آسان تر می کند. سرگرمی های ما انرژی و نشاط ما را افزایش می دهد. وقتی بازی می کنیم و احساس خلاقیت می کنیم، خود تازه خود را به کار باز می گردانیم.
- در کارهایی که شما را به تعادل می اندازد تجدید نظر کنید
اگر احساس میکنید کار شما کاملاً با فعالیتهایی که علاقه، اشتیاق، انرژی و حس معنا را در شما برمیانگیزد ارتباطی ندارد، ممکن است لازم باشد ببینید که چگونه میتوانید کاری را که انجام میدهید یا روش انجام آن را تغییر دهید. در حالی که کار نیازی ندارد (و نمیتواند) همه نیازهای شما را برای هدف، معنا، ارتباط اجتماعی و چالش برآورده کند، میتوانیم انتظار داشته باشیم که کار لحظاتی از رضایت، موفقیت و ارتباط را فراهم کند.
- با مدیر خود ارتباط برقرار کنید
تعادل ضعیف کار و زندگی اغلب با ترس از اینکه به اندازه کافی انجام نمی دهیم تشدید می شود. صحبت کردن با مدیرانتان می تواند به شما کمک کند تا اولویت بندی کنید که زمان خود را کجا بگذرانید. اگر واقعاً کار زیادی برای انجام دادن وجود دارد، ممکن است زمان آن رسیده باشد که در مورد استخدام کمک اضافی یا ساده کردن وظایف خاص صحبت کنید.
- با یک مربی یا درمانگر کار کنید
اگر احساس می کنید خسته هستید، گیر کرده اید یا نمی دانید از کجا شروع به قطع ارتباط کنید، کار با یک متخصص می تواند ارزشمند باشد. یک مربی یا مشاور میتواند سؤالات درستی بپرسد و به شما کمک کند تا تشخیص دهید کدام تغییرات بیشترین تأثیر را خواهند داشت و چگونه شروع کنید.
یک توصیه: از کوچک شروع کنید. اگرچه ممکن است نگران بهبود تعادل کار و زندگی خود باشید، عادات کاری شما در طول زمان ساخته شده است و احتمالاً یک شبه تغییر نخواهد کرد. برای مثال، اگر هدف شما کاهش زمان صفحه نمایش است، تلاش برای محدود کردن خود به تعداد مشخصی از ساعت ها احتمالاً شما را ناامید می کند. اگر با هدف کوچکتری شروع کنید – مثلاً یک استراحت پنج دقیقهای بدون فناوری در روز، به احتمال زیاد عادت جدیدی را دنبال میکنید.